ریتم در عکاسی
کلمه ریتم با تکرار ارتباط مستقیم دارد ، ریتم عبارت است از : تکرار هر گونه شکل، رنگ، موقعیت و حرکت شبیه به هم طبق نظمی معین و از تکرار هر گونه عناصر بصری مانند نقطه، خط، بافت، رنگ، فرم. این تکرار باید از نظم خاصی پیروی کند. ریتم در طبیعت نیز وجود دارد، مثلا روز و شب و تغییر فصول.
انسان خود را با ریتم های گوناگون طبیعت هماهنگ ساخته مانند: ریتم شب و روز این ریتم های ممتد و تکراری، در حقیقت منشا ادراک زندگی است که در آثار هنری انعکاس می یابد..
ریتم یکی از عناصر بصری است، در تمام رشته های هنرهای تجسمی، مورد استفاده هنرمندان قرار می گیرد. زمانی که عناصری شبیه هم با فاصله های مرتب، تکرار شوند، ترکیبی ریتمیک بوجود می آید. ریتم میتواند متضاد و یا متفاوت باشد، که باعث پویایی تصویر میشود. علاوه بر القاء نظم و ترتیب، نوعی تنوع و راحتی بصری در مقابل خشکی و سردی یکنواختی ایجاد می کنند. وجود ریتم های مشابه و متضاد باعث ایجاد حس وحدت در یک اثر هنری می شوند.
در بطن ریتم می توانیم به وجود حرکت پی ببریم. وقتی چشم ما ریتم را دنبال می کند حرکت را در اثر به وجود می آورد. پس آثاری که از ریتم در آن ها استفاده شده ساکن و ثابت نیستند و این منفعل نبودن و سیال بودن در اثر نکته مثبتی تلقی می شود.
ریتم های یکنواخت گاهی خسته کننده می شوند و شکستن این ریتم باعث پویایی در اثر می شود. پس باید بدانیم از ریتم در کجا و چگونه استفاده کنیم.
ریتم به طور کلی به چهار دسته تقسیم می شود:
ریتم یکنواخت :
ریتم یکنواخت تکرار یک عنصر بصری به صورت ساده و پشت سر هم است.
ابتداییترین شکلی که منجر به ایجاد ریتم در تصویر میشود به این شکل است که عناصر مشابه با یک قاعده مشخص در کنار هم تکرار شوند. این قواعد میتواند فاصله عناصر از یکدیگر، فرم یا اندازه مشابه آنها باشد. مثل پنجرههای مشابه یک آپارتمان، یا تیرهای برق کنار جاده. چنین ریتمی را میتوان با تکرار یک نت ساز با فواصل مساوی شبیهسازی کرد. «دنگ-دنگ-دنگ و...)
ریتم متناوب:
ریتم متناوب از تکرار یک مجموعه عناصر به صورت منظم و متناوب ایجاد می شود.
این نوع ریتم را میتوان در پارچههای دو رنگ راهراه، یا خطوط عابر پیاده، یا علائم رانندگی کنار جاده پیدا کرد. یا نظیر صدایی اینچنین: «دنگ-دینگ-دنگ-دینگ و...»
اختلاف بین دو عنصر تکرارشونده میتواند در اندازه، رنگ و یا حتی فرم آنها باشد.
ریتم افزایشی کاهشی:
ریتم افزایشی کاهشی به رشد تدریجی عناصر بصری گفته می شود. نام دیگر آن ریتم تکاملی است.در این نوع ریتم، فرم تکرارشونده با حالتی پیشبینی پذیر و بهتدریج در اندازه یا فاصله یا جهت، تغییر میکند.
ریتم موجی:
ریتم موجی با استفاده از خطوط و سطوح موجی ایجاد می شود و به علت اعوجاج آن می تواند ریتم بسازد زیرا چشم بیننده دائما به دنبال این خطوط حرکت می کند. این ریتمها نرمتر هستند و تغییر جهت یا شکل یا فرم پیشبینیپذیری ندارند اما تکرار آنها محسوس و قابلدرک هستند. مانند تپهها، ابرها و یا مناظری که حرکت باد در علفزار ایجاد میکند.
شکستن ریتم :
گاهی برای از بین بردن یکنواختی و کسل کننده بودن ریتم به دنبال عناصری می گردیم که به وسیله آن این نظم را برهم زنیم. ذهن انسان همواره از تکرار می گریزد و به دنبال نوآوری است.
ریتمها میتوانند بهتنهایی خود سوژه عکاسی باشند. مثل عکس نمای نزدیک از پوست یک گورخر یا سه سیب در یک ردیف. ریتمهای باقاعده میتوانند مجموعهای از حسهای خوب و درهمتنیده را در بیننده ایجاد کنند. ترغیب یا تشویق یا تأکید بیشتر بر احساساتی که فقط با تکرارهای دوستداشتنی و نه خستهکننده ایجاد میشود.
همچنین میتوانند بر حسی که کل مجموعه عناصر میخواهند ایجاد کنند تأکید کنند و صداقت و درستی سوژه را با تأکید بیشتری نشان دهند. با استفاده از ریتم شما مشارکت هر چه بیشتر بیننده را پیرامون موضوعی که به اشتراک گذاشتهاید دریافت خواهید کرد.